عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 86

1. همه عالم خروش و جوش از آن است

2. که معشوقی چنین پیدا، نهان است

3. ز هر یک ذره خورشیدی مهیاست

4. ز هر یک قطره‌ای بحری روان است

5. اگر یک ذره را دل برشکافی

6. ببینی تا که اندر وی چه جان است

7. از آن اجسام پیوسته است درهم

8. که هر ذره به دیگر مهربان است

9. نه توحید است اینجا و نه تشبیه

10. نه کفر است و نه دین نه هر دوان است

11. اگر جمله بدانی هیچ دانی

12. که این جمله نشان از بی نشان است

13. دلی را کش از آنجا نیست قوتی

14. میان اهل دل دستار خوان است

15. دل عطار تا شد غرق این راه

16. همه پنهانیش عین عیان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خموش هر که شد از قیل و قال وارسته است
* نمی زنند دری را که از برون بسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* نمی گردید اگر ذوق گرفتاری عنانگیرم
* ز وحشت خون عالم در دل صیاد می کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
* صبر و آرام تواند به من مسکین داد
شعر کامل
حافظ