شمارهٔ 6-(4) حکایت در ذمّ دنیا
1. چنین دادست صاحب شرع فتوی
2. که هر کو یک سخن گوید ز دنیی
3. به پانصد سال ره کانرا شمارست
4. ز جنّت دور افتد، این چه کارست
5. ز دنیا یک سخن، خود چون بوَد آن
6. که گر افزون بود افزون بود آن
7. کسی کو عمر در دنیی بسر برد
8. قوی مردی بوَد، در دین اگر مُرد
9. چو کُشتی در ره دنیا تو خود را
10. خری باشی که باشی گول و خود را
11. ز دنیی جزپشیمانی چه خیزد
12. نمیدانی ز نادانی چه خیزد؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده