بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 311

1. وفاق تخم ثباتی نکاشت در دل و دینها

2. به‌حکم یأس دمیدیم از این فسرده زمینها

3. چو غنچه در پس زانوی انتظار جدایی

4. نشسته در چمن ما هزار رنگ‌کمینها

5. در این زمانه سر نخوتی‌کشیده به هرسو

6. ز نقشخانهٔ پا در هوای چنبر زینها

7. غم معاش به تاراج حسن تاخته چندان

8. که لاغری ز میان رفته فربهی ز سرینها

9. نم مروتی ازخلق اگررسد به خیالت

10. چکیده‌گیر به خاک از فشار چین جبینها

11. نظر نکرده به دل مگذر ای بهار تعین

12. تغافل از چه به صیقل زنند آینه‌بینها

13. حضورعبرت‌واسباب راحت‌این‌چه‌خیال‌است

14. مژه نبسته به خواب است چشم سایه‌نشینها

15. به نام شهرت اقبال زندگی نفروشی

16. که زهر در بن دندان نهفته‌اند نگینها

17. نفس‌گداخت خجالت به خاک خفت قناعت

18. ولی چه سود علاج غرض نمی‌شود اینها

19. تظلم دم پیری‌کجا برم من بیدل

20. رسید مو به‌سپیدی‌کشید پوست به‌چینها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
* تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا
شعر کامل
مولوی
* عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
* ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
شعر کامل
حافظ
* بهشتی روی من دارد به سویم گوشۀ چشمی
* ز نعمتهای جنّت قسمتم گردیده، بادامی
شعر کامل
حزین لاهیجی