ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 113

1. به وقت گل چو به کف برنهی شراب رحیق

2. بنوش جام مروّق به یاد لعل رفیق

3. بیار ساقی گلرخ می خمار شکن

4. به بوی مشک و صفای گلاب و رنگ عقیق

5. صفای دل می صافیست بار ها گفتم

6. ولی چه سود که صوفی نمی کند تصدیق

7. مجاز،قنطره ی راه اهل تحقیق است

8. هزار بار من این نکته کرده ام تحقیق

9. چو یاد لعل تو در خاطرم خطور کند

10. به نکته خون بچکاند دلم به فکر دقیق

11. اسیر چاه زنخدان تست یوسف دل

12. مگر که زلف تواش برکند ز چاه عمیق

13. به یاد چشم تو چندان گریست ابن حسام

14. که گشت مردم چشمش در آب دیده غریق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* که با شکستن پیمان و برگرفتن دل
* هنوز دیده به دیدارت آرزومند است
شعر کامل
سعدی
* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* می‌سوزم و می‌سازم از آن روی که چون عود
* کار من دلسوخته از سوز بسازست
شعر کامل
خواجوی کرمانی