فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 336

1. از سر ازل پرده به بوی تو گشادند

2. اول در ایجاد بروی تو گشادند

3. آمد چو به بازار عیان درج حقایق

4. اول سر آن حقه ببوی تو گشادند

5. آفاق پر از غالیه مشگ ختن شد

6. آن دم که سر طره موی تو گشادند

7. صحرای زمین را همه ایوان تو کردند

8. درهای سموات بروی تو گشادند

9. املاک همه جانب تو گوش نهادند

10. افلاک همه چشم بسوی تو گشادند

11. انجم همه نور از رخ زیبای تو بردند

12. بر عارض شب طره ز موی تو گشادند

13. از باده‌ات ارواح چو یکجرعه چشیدند

14. جام از تو گرفتند و سبوی تو گشادند

15. چون روی تو دیدند نظر از همه بستند

16. نظارگیان پای بکوی تو گشادند

17. اکوان کمر خدمت والای تو بستند

18. ابواب سعادت چو بروی تو گشادند

19. چون کعبه مقصود تو بودی دو جهانرا

20. آن قافله را راه بسوی تو گشادند

21. از چشمه فیض ازلی گشت روان فیض

22. این آب حیاتی که بجوی تو گشادند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان من جان من فدای تو باد
* هیچت از دوستان نیاید یاد
شعر کامل
سعدی
* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* گرفتم که خود هستی از عیب پاک
* تعنت مکن بر من عیب‌ناک
شعر کامل
سعدی