فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 469

1. دل را عبرت ازین جهان بس

2. جان را عرفان جان جان بس

3. سر را سودای عشق جانان

4. از لذتهای جاودان بس

5. چشم و گوش و زبان و دل را

6. قرآن و حدیث و شرح آن بس

7. تن را خلقان و قرض نانی

8. از نعمتهای این جهان بس

9. آنگو راضی به این نباشد

10. او را رنج و غم روان بس

11. آلوده معصیت چو شد نفس

12. اقرار و انابت و فغان بس

13. آنرا که بصبر چارهٔ سازد

14. بیرون ز حساب اجر آن بس

15. آن مؤمن صالح‌العمل را

16. فردوس و نعیم جاودان بس

17. چون فیض انیس جان چو خواهی

18. یاد جانان انیس جان بس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بد و نیک بر ما همی بگذرد
* نباشد دژم هرکه دارد خرد
شعر کامل
فردوسی
* فریاد مردمان همه از دست دشمنست
* فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
شعر کامل
سعدی
* سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
* حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را
شعر کامل
سعدی