فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 720

1. ای که درد مرا توئی درمان

2. ای که راه مرا توئی پایان

3. کمر خدمتت بدل بستم

4. هرچه گوئی بجان برم فرمان

5. داده‌ام تن بخدمت تو بدل

6. داده‌ام دل بطاعت تو بجان

7. هرچه خواهی بیار بر سر من

8. یکدمم از درت ولیک مران

9. بخیال تو زنده است این سر

10. بهوای تو زنده است این جان

11. گر نه در سر خیال تست مقیم

12. ورنه در جان هوای تست روان

13. نیستم من بجز تن بی سر

14. نیستم غیر قالب بی جان

15. یکدم ار وصل تو دهد دستم

16. میدهم در بهاش جان و جهان

17. نه جهان خواهم و نه جان جانا

18. هم جهان فیض را توئی هم جان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بد عهدی عمر بین، که گل ده روزه
* سر بر زد و غنچه گشت و بشکفت و بریخت
شعر کامل
عراقی
* صندل از بهر سر مردم بیدرد بود
* چوب دارست علاج سر دیوانه عشق
شعر کامل
صائب تبریزی
* سروبالایی به صحرا می‌رود
* رفتنش بین تا چه زیبا می‌رود
شعر کامل
سعدی