فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 78

1. شربتی در دو لعل جانان است

2. که خیالش مفرح جان است

3. از پی قتل مردم دانا

4. تیغ در دست طفل نادان است

5. می‌توان یافتن ز زخم دلم

6. کاین جراحت نه کار پیکان است

7. قتل‌گاهی است کوی او کان جا

8. زخم بیداد و تیغ پنهان است

9. دلم از نالهٔ شعله در خرمن

10. چشمم از گریه خانه ویران است

11. سر زلفی چگونه گردد جمع

12. که از آن مجمعی پریشان است

13. چشم امید هر مسلمانی

14. پی آن چشم نامسلمان است

15. گر تو درمان درد عشاقی

16. درد الحق که عین درمان است

17. منع زاری مکن فروغی را

18. که گلت را هزار دستان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
* هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
شعر کامل
حافظ
* چو سوفارش آمد بپهنای گوش
* ز شاخ گوزنان برآمد خروش
شعر کامل
فردوسی
* ز شیرینی عتاب او شکرخندست پنداری
* زبان در کام او بادام در قندست پنداری
شعر کامل
صائب تبریزی