هاتف اصفهانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 32

1. کدام عهد نکویان عهد ما بستند

2. به عاشقان جفاکش که زود نشکستند

3. خدا نگیردشان گرچه چارهٔ دل ما

4. به یک نگاه نکردند و می‌توانستند

5. نخست چون در میخانه بسته شد گفتم

6. کز آسمان در رحمت به روی ما بستند

7. مکن به چشم حقارت نظر به درویشان

8. که بی‌نیاز جهانند اگر تهی دستند

9. حریف عربدهٔ می کشان نه‌ای ای شیخ

10. به خانقاه منه پا که صوفیان مستند

11. غم بتان به همه عمر خوردم و افسوس

12. که آخر از غمشان مردم و ندانستند

13. ز جور مدعیان رفت از درت هاتف

14. غمین مباش گر او رفت دیگران هستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیش کمان ابرویش لابه همی‌کنم ولی
* گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی
* تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا
* من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی