حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 111

1. سر خط تعلیم شد، شیوۀ استاد را

2. کلک کهن مشق من، تیشۀ فرهاد را

3. هر سر موی من است، این که به میدان عشق

4. سینه به نشتر دهد، دشنۀ فولاد را

5. بر رخ گلرنگ تو، منّت پیمانه نیست

6. غازه چه حاجت بود، حسن خداداد را؟

7. در چمن دلبری رشک بر و دوش تو

8. داده به آشفتگی، طرۀ شمشاد را

9. ناله به خونم تپید، دیده به حالم گریست

10. تا تو گشادی کمین، غمزۀ صیّاد را

11. حسن تو حیرت فزا، ناز تو پیمان گسل

12. از چه تسلّی کنم، خاطر ناشاد را

13. داد دهی بر طرف، رخصت فریاد نه

14. آه چه سازد کسی این همه بیداد را؟!

15. کرد مسخّرتو را، دقّت افکار من

16. رشته چه سان زد گره، بال پریزاد را؟

17. باز به آن کو رسد، مشت غبارم حزین

18. هست به هم الفتی، خاک من و باد را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
* که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند
شعر کامل
حافظ
* دوستی با ناتوانان مایه روشندلی است
* موم چون با رشته سازد شمع محفل می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا سرو قباپوش تو را دیده‌ام امروز
* در پیرهن از ذوق نگنجیده‌ام امروز
شعر کامل
شیخ بهایی