حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 117

1. در دل تنگ بود جلوۀ جانان ما را

2. یوسفی هست درین گوشۀ زندان ما را

3. صبح رسوایی ما دامن محشر دارد

4. ندهد تن به رفو، چاک گریبان ما را

5. جلوۀ حسن تو چون می به رگ و ریشه دوید

6. آتش این برق بلا، زد به نیستان ما را

7. زلف مشکین و شب بخت به هم ساخته اند

8. تا نشانند به این روز پریشان ما را

9. نشود باز، که زندانی آباد شویم

10. به کجا می بری ای خضر بیابان ما را؟

11. بس که رنجیده دل، از مردمِ مردم مانند

12. وحشت از سایۀ خود کرده گریزان ما را

13. سرفرازیم ز بخل فلک سفله حزین

14. زنده در گور کند، منّت احسان ما را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکوفه با ثمر هرگز نگردد جمع در یک جا
* محال است این که با هم نعمت و دندان شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* جز شب و روز مکرر در بساطش هیچ نیست
* عمرها زیر فلک چون خضر اگر پاید کسی
شعر کامل
صائب تبریزی
* بلبلان مست و مستان الست
* بر امید گل به گلزار آمدند
شعر کامل
مولوی