غزل شمارۀ 119
1. پخته به حکمتی کنم، بادۀ نارسای را
2. بر سر خم نهاده ام، خشت کلیسیای را
3. گر بودت به عاشقی، لخت دلی نیاز کن
4. توشه ببند بر میان، نالۀ ره گرای را
5. محمل لیلی از نظر رفت و نشان پی گم است
6. گوش به راه حیرتم، زمزمۀ درای را
7. برهمنی کمینه ام، سجده بَرِ صنمكده
8. چین بگشا ز ابروان، قبلۀ من، خدای را
9. جام صبوح کش چو گل، تا که به جلوه آورد
10. مشرق چاک پیرهن، سینۀ دلگشای را
11. فصل بهار روی تو، کلک زبان بریده ام
12. نغمه شکسته در گلو، بلبل خوش نوای را
13. جلوۀ نو خطان حزین، از رخ ساده خوشتراست
14. غاليه ساز صفحه کن، خامۀ مشک سای را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده