غزل شمارۀ 120
1. شنیدم در قفس از شاخساران شور بلبل را
2. به سیل گریه دادم خانۀ صبر و تحمّل را
3. مدام از دوربینی مرغ زیرک در بلا باشد
4. شکنج دام می بیند، خم گیسوی سنبل را
5. نه از دردی خبر دارد، نه فریادی اثر دارد
6. خدا صبری دهد خواری کشان کوی آن گل را
7. سرت گردم، تھی مگذار جیب داغ ناسورم
8. به دامان نسیمی باز کن مشکینه کاکل را
9. دماغ جان مخمور حزین را بویِ می باید
10. چو گل بر تربتش بگذار ساقی، ساغر مل را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده