غزل شمارۀ 146
1. در رهگذار جلوۀ گلگون سوار ما
2. پیداست سرفرازی ما از غبار ما
3. از شور عاشقی نمک سوده می زند
4. بر داغ سینه پنبۀ صبح بهار ما
5. خشکیّ زهد مانع تردامنی نشد
6. تفسيده کرد میکده ها را خمار ما
7. در رهگذاز سرو صنوبر خرام تو
8. بر نقش پاست ناصيۀ افتخار ما
9. خود گرچه شیشۀ دل ما را شکسته ای
10. رنجیده ای ز گریۀ بی اختیار ما
11. دامان ناز از آتش بی دود ما مکش
12. پروردۀ گل است چو شبنم شرار ما
13. در انتظار صبح وصالت سفید شد
14. شبهای هجر، دیدۀاختر شمار ما
15. چشمت به جنبش مژۀ شوخ می گشود
16. هر عقده ای که زلف تو می زد به کار ما
17. غافل مشو ز جذبۀ دستی که خاک شد
18. دامن کشان چه می گذری از مزار ما؟
19. ما را اگر چه درد سخن استخوان شكست
20. باقی ست در قلمرو ما اعتبار ما
21. لوح هنر به اشک ندامت بشو که کرد
22. مشق سخن، سیه ورق روزگار ما
23. با زهد خشک روزه تو را سازگار نیست
24. زاهد، پیاله ای ز می خوشگوار ما
25. منّت کش فشاندن دامان نمی شود
26. خیزد ز جا به جنبش مژگان غبار ما
27. ماییم سایه پرور باغ و بهار عشق
28. گلها به جیب سینه کند خارخار ما
29. چشمی که بود، خاک پی رهگذار شد
30. در انتظار یار فراموشکار ما
31. روشن شد از وصال تو شبهای تار ما
32. صبح قیامت است چراغ مزار ما
33. رفتیم و مانده است بجا چون قلم حزين
34. بر صفحۀ زمانه، سخن یادگار ما
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده