حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 173

1. از شرم، زبانم به گلستان تو بسته ست

2. صد نکته به یک خندۀ پنهان تو بسته ست

3. ما در چه شماریم که گردون سبک سیر

4. خود را به صف آبله پایان تو بسته ست؟

5. بشکاف دلم را که لبالب شده از خون

6. این عقده به یک جنبش مژگان تو بسته ست

7. جز کیش تو، از ملّت دیگر خبرم نیست

8. ایمان من ای عشق، به ایمان تو بسته ست

9. حاصل نکند طوطی مست از شکرستان

10. طرفی که خط از پستۀ خندان تو بسته ست

11. جمعيّت عالم همه آشفته نسازی

12. دلها به سر زلف پریشان تو بسته ست

13. از لوح دلش محو نگردد چو سویدا

14. نقشی که «حزین» از خط ریحان تو بسته ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پسته و فندق ز مهر و کین تو آگه شدند
* این فم از مدحت گشاد و آن ز بیمت بست فم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* اگر چه مغز بادام است بس نغز
* بباید پوست کندن تا دهد مغز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* مهر جمالش از دلِ ویرانه کی شود
* سودای شمع از سیر پروانه کی شود
شعر کامل
جامی