غزل شمارۀ 175
1. به گرد عارض او خطّ عنبرین پیداست
2. چو سبزه ای که بر اطراف یاسمین پیداست
3. ز نام تقوی من، بلکه سرگران شده ای؟
4. که از جبین تو چون موج باده، چین پیداست
5. محبّتم به دلت کرده گوییا اثری
6. ز التفات نهان تو، این چنین پیداست
7. ترحّمی، که مرا استخوان ز کاهش غم
8. به رنگ پنبۀ داغم، ز آستین پیداست
9. گرفتم آنکه، نهفتی ز خلق خون مرا
10. خدنگ غمزۀ خونریزت از کمین پیداست
11. به خلق خوش، شده ای شهرۀ جهان لیکن
12. كم التفاتیت، از خاطر حزین پیداست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده