حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 248

1. گنجی ست راز عشق، که دلها خراب اوست

2. پیمانه لفظ و معنی رنگین، شراب اوست

3. دنبال شوخ چشم غزالی فتاده ام

4. چون آهوی رمیده، دلم در شتاب اوست

5. دستم اگر به طرف عنانش نمی رسد

6. خوناب اشک حسرت من، تا ركاب اوست

7. نوش از حدیث تلخ لبش جوش می زند

8. خون در دلم ز غنچۀ رنگین عتاب اوست

9. آتش طبیعتی رگ جانم گرفته است

10. چون شمع، سوزم، از نگه شعله تاب اوست

11. کام حزین خسته به یک نوشخند داد

12. جان مست بادۀ لب حاضر جواب اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون بیالاید به ‌خون بدسگالان تیغ او
* ارغوان و لاله‌ گویی رسته‌ از نیلوفرست
شعر کامل
امیر معزی
* نعیم هر دو جهان پیش عاشقان بجوی
* که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر
شعر کامل
حافظ
* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی