حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 250

1. اسرار تو با زاهد و ملّانتوان گفت

2. باکور دلان، نور تجلّا نتوان گفت

3. چون آینه، کز جلوۀ دیدار شود گم

4. ما را به تماشای تو پیدا نتوان گفت

5. از آمدن پیک صبا می رود از هوش

6. پیغام تو باعاشق شیدا نتوان گفت

7. امروز، ازین مرحله سامان سفر کن

8. در مذهب ما امشب و فردا نتوان گفت

9. سرمستی آن طرّه به حدّی ست که با وی

10. احوال پریشانی دلهانتوان گفت

11. بیماری من از اثر مستی چشمی ست

12. درد دل من پیش مسیحا نتوان گفت

13. این آن غزل قاسم انوار که فرمود

14. «با عشق ز تسبیح مصلّا نتوان گفت»


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرغ دلم باز پریدن گرفت
* طوطی جان قند چریدن گرفت
شعر کامل
مولوی
* فقر ظاهر مبین که حافظ را
* سینه گنجینه محبت اوست
شعر کامل
حافظ
* جانا دلم چو عود بر آتش بسوختی
* وین دم که می‌زنم ز غمت دود مجمرست
شعر کامل
سعدی