حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 311

1. زخاموشی دلم را پاس الفت مدّعا باشد

2. دمی هرگز نمی خواهم دو لب از هم جدا باشد

3. نگه دارد چرا در سینه، سالک عقدۀ دل را

4. در آن وادی که خارش، ناخن مشکل گشا باشد

5. فرو ریزد اگر ایران گردون، نیست پروایی

6. خرابات ارم بنیاد ما، عالی بنا باشد

7. به جرم بت پرستی از نظر افکنده ای ما را

8. چرا کس ای صنم این گونه کافر ماجرا باشد؟

9. حزین خسته دل را کشتی از بی التفاتیها

10. چرا با آشنا، کس اینقدر دیر آشنا باشد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
* واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
شعر کامل
حافظ
* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* بهشتی روی من دارد به سویم گوشۀ چشمی
* ز نعمتهای جنّت قسمتم گردیده، بادامی
شعر کامل
حزین لاهیجی