حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 325

1. در کارگاه غیب چوطرح لباس شد

2. گل را حریر قسمت و ما را پلاس شد

3. حربا نکرد روی به محراب آفتاب

4. در خاک نقش پای تو تا روشناس شد

5. بر خاک حسرت، از دم شمشیر ناز تو

6. یک قطره خون چکید و دل بی هراس شد

7. ما جمله مظهريم جمال تو را ولی

8. آیینه در میانۀ ما روشناس شد

9. بخشید جان ز باده مرا پیر میفروش

10. دردش درین سبوی سفالین حواس شد

11. بخشد به کام جان، اثر آب زندگی

12. هر دانه ای که با کف افسوس، آس شد

13. یکسان به خاک گشته رواق خرد، حزین

14. بنیاد عشق بین که چه عالی اساس شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رفتی و همچنان به خیال من اندری
* گویی که در برابر چشمم مصوری
شعر کامل
سعدی
* لب از ترشح می پاک کن برای خدا
* که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
شعر کامل
حافظ
* هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
* این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
شعر کامل
جامی