حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 476

1. تابی به سر زلف زد و طرّه به خم داد

2. اسباب پریشانی ما دست به هم داد

3. ناقوس صنم خانۀ دل ناله برآورد

4. چاک عجبی سر به گریبان حرم داد

5. حسرت شکن ذائقه اشکی ست گلوسوز

6. نو بادۂ شیرین، مزۀ نخل الم داد

7. فریاد که زاد سفر از خویش ندارم

8. مطرب ره دوری زد و ساقی می کم داد

9. عشق است گر افکنده به دل لنگر تمکین

10. گردون زگران سنگی این بار، شکم داد

11. از زهرۀ شیر آب خورد بیشۀ معنی

12. آسان نتوان عرصه به یکران قلم داد

13. دارایی عشق است که از کلک و دواتم

14. در کشور پرشور سخن، طبل و علم داد

15. مژگان تو گرد از دو جهان خواست برآرد

16. دامان به میان برزد و فرمان به ستم داد

17. هرگه که به یاد دهنت غنچه نشستم

18. اندیشه مرا سر به بیابان عدم داد

19. چون شمع ز هجران تو در آتش و آبم

20. برقی به رگ و ریشه زد و دیده به نم داد

21. بر عشق در دیر و حرم هر دو گشوده ست

22. مشرب به زبانم صمد و دل به صنم داد

23. غفلت زدۀ عالم آب است چو ماهی

24. آن را که غلط بخشی ایّام، درم داد

25. پرگشت حزین از گهرم جیب دو عالم

26. خجلت قلم من، به رگ ابر کرم داد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه شهر بشورید چو آوازه درافتاد
* که دیوانه دگربار ز زنجیر رهیده‌ست
شعر کامل
مولوی
* چشم دل باز کن که جان بینی
* آنچه نادیدنی است آن بینی
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
* وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شعر کامل
حافظ