غزل شمارۀ 520
1. فسانۀ شب غم را چراغ می فهمد
2. زبان آه مرا گوش داغ می فهمد
3. به وصل در غم هجران نشسته بلبل ما
4. فريب عشوه فروشان باغ می فهمد
5. به بوی گل نکنم التباس بوی تو را
6. نسیم پیرهنت را دماغ می فهمد
7. ز دور، دل به تپیدن دهد چه حال است این
8. غریب، کوی تو را بی سراغ می فهمد
9. قدح به لب چو گرفتم، شراب سوخت حزین
10. حرارت جگرم را ایاغ می فهمد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده