حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 580

1. چو موج می جدا از باده نتوان کرد پیوستش

2. بود میخانه زیر دست مژگان سیه مستش

3. چو آن کافر که اسلام آورد از بی نواییها

4. ره دین می رود زاهد، که دنیا نیست در دستش

5. گذر کرد از گلویم ناوكش چون قطرۀ آبی

6. چه منّتهاست بر گردن مرا از صافی شستش

7. به امّید نگاهی دل به دنبالش فرستادم

8. به تیر غمزۀ نامهربان، آن بی وفا خستش

9. چه لذّت بود از قاتل حزین نیم بسمل را

10. که در خون می تپید و آفرین می گفت بر دستش؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محو کی از صفحه دلها شود آثار من؟
* من همان ذوقم که می یابند از افکار من
شعر کامل
صائب تبریزی
* زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد
* چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو و طوبی و ما و قامت یار
* فکر هر کس به قدر همت اوست
شعر کامل
حافظ