غزل شمارۀ 600
1. زلف پریشان نهد، سلسله بر پای عشق
2. بندد گر کوته است، از پر عنقای عشق
3. دایرۀ آسمان، زاویۀ خاکدان
4. تنگ تر از نقطه ای ست در بر پهنای عشق
5. چاکتر از جیب ماست سینۀ سینای دل
6. پاکتر از چشم ماست، دامن صحرای عشق
7. هان تو که بر ساحلی پهن و فراغت نشین
8. کشتی ما خورده است، لطمۀ دریای عشق
9. مغز تو در میکده، این همه مخمور چیست؟
10. هان که قدح می دهد، ساقی صهبای عشق
11. لوح سخن گستری از خط شیرین لبان
12. کرده به نامم رقم، کلک شکر خای عشق
13. خامه خمش کن حزین، این غزل مولوی است
14. «شادی جانهای پاک دیدۀ دلهای عشق»
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده