حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 740

1. محبّت برتر آمد از چه و چون

2. تعالى العشق عن نعتٍ يقولون

3. نیاز من بود در خورد نازت

4. که خواهد حسن ليلی، عشق مجنون

5. خجالت می دهد از نونهالان

6. مرا چون بید مجنون، بخت وارون

7. من و تو هر دو گریانیم ای ابر

8. چه در کوه و چه در دریا، چه هامون

9. ولیک از من بسی فرق است با تو

10. تو آب از دیده می باریّ و من خون

11. دوید از جوش غم، اشک من و یار

12. به هنگام وداع از دیده بیرون

13. ولیک از چهره اشکش گشت گلرنگ

14. مرا شد چهره سبز از اشک گلگون

15. حزین از تیره روزی در شب هجر

16. به شمع صبح زد آهم شبیخون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرزه گو را خامش از تقریر کردن مشکل است
* شعله را از ژاژخایی سیر کردن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفت دیوانه مشو دیده ز مهتاب بدوز
* وقت آن نیست‌که مهتاب به‌گز پیمایی
شعر کامل
قاآنی
* تا چشمم اوفتاد به شاهین زلف تو
* عنقای عشق بر سر من آشیانه کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی