حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 831

1. کشیدی تیغ و ساغر، گشتی آتش، گفتیم چونی

2. سرت گردم چه سانم؟ زندگی را تشنۀ خونی

3. اگر خواهی بگو تا آستین از پیش بردارم

4. که در هر دیده دارم از فراقت رود جیحونی

5. به جیب قاصد اشکی، به صد حسرت روان کردم

6. به کویت نامۀ لخت دلی، از شکوه مشحونی

7. مزار عاشقان را ماتم افروزی نمی باشد

8. مگر گیسو پریشان کرده باشد بید مجنونی

9. نه مستم محتسب بگذار از خود بی خبر باشم

10. که من غافل نگاهی دیده ام از چشم میگونی

11. به راهت هر قدم چشمی گرو، گوشی رهین دارم

12. اگر بانگ درایی نیست ظالم، گرد هامونی

13. نه کار چشم پر کار است، از هر شیوه می آید

14. نمی خواهد شکار وحشی دل، سحر و افسونی

15. بیا ساقی چو خشت خم برافکن سقف مینا را

16. که دل می ریزد از خاکستر خود طرح گردونی

17. بلای دل نه قامت، جلوۂ ناز است عاشق را

18. تذروی می سرود این نغمه را با سرو موزونی

19. به کام دل به امّید جفا چشم وفا دارم

20. از آن برگشته مژگان ای دریغا بخت وارونی

21. کجا گردد نهنگ بحر پیما قطره میدانش

22. دل دیوانه ام را، سینه باید برّ مجنونی

23. خط سبزی ست دارد لعل جانان زیر لب پنهان

24. ندارد بی سخن، رنگین تر از وی حسن، مضمونی

25. دل میخانه گرد من حزین از قهوه نگشاید

26. چه کیفیّت دهد دریا کشان را حبّ افيونی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
* ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد
شعر کامل
سعدی
* خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
* سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
شعر کامل
حافظ
* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی