غزل شمارۀ 890
1. ای ناله، خوشا بخت رسایی که تو داری
2. ما را نبود راه به جایی که تو داری
3. خواهی شدن ای دل، می صافی به خرابات
4. با دردکشان، صدق و صفایی که تو داری
5. از کعبه چه حاصل ادب ناصيه سا را
6. ای بت، سر ما و کف پایی که تو داری
7. بی پرده به هر گوشه کند راز نهان را
8. ای نی، نفس پرده گشایی که تو داری
9. تا چند لب جام برد بوسه به تاراج
10. ساقی ز لب بوسه ربایی که تو داری؟
11. سنبل كده کرده ست گریبان سمن را
12. مشکینه خط غاليه سایی که تو داری
13. طالع نگذارد گره بسته به کارم
14. گر باز شود بند قبایی که تو داری
15. چون آینه از دیدۂ حیرت زده، شادم
16. از کف ندهم فیض لقایی که تو داری
17. در تیرگی، آیینۀ دل را نگذارد
18. مطرب، نفس زنگ زدایی که تو داری
19. خواهند حریفان مسیحا نفس آموخت
20. نطق از لب الهام سرایی که تو داری
21. بی ذوق سماع است حزین، نالۀ بلبل
22. شوریده مرا طرز نوایی که تو داری
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده