غزل شمارۀ 907
1. به جان سوزی، نی کلک سخن ساز مرا دیدی
2. به خاموشی نوای سینه پرداز مرا دیدی
3. پراندازد ملک، آنجا که من پروانگی کردم
4. به بال دل، رساییهای پرواز مرا دیدی
5. ز بیدادت به چنگ کاوش غم، سینه را دادم
6. به نالش، دلخراشیهای آواز مرا دیدی
7. به پای خویشتن می پرورد چون سایه طوبی را
8. لوای دولت فقر سرافراز مرا دیدی
9. حزین افسانه ام جادو دمان را مهر بر لب زد
10. به بزم گفتگوی عشق، اعجاز مرا دیدی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده