غزل شمارۀ 93
1. به گلشن غنچه، یاد از نوشخندان می دهد ما را
2. نشانی سرو، از بالا بلندان می دهد ما را
3. نکرد آن غنچه لب در مستیم هر چند کوتاهی
4. خیال نرگسش، مستی دو چندان می دهد ما را
5. کنم قالب تهی، چون نقش پا بینم به راه او
6. خبر از حال زار مستمندان می دهد ما را
7. اسیر پیچ و تاب موج اشک آلوده مژگانم
8. فریب سنبل گیسو بلندان می دهد ما را
9. زبانش آشنا هرگز نشد با حرف بی مغزی
10. قلم، پیغامی از مشکل پسندان می دهد ما را
11. به دشت از جلوه های لاله، داغم تازه می گردد
12. که یاد از سینه های دردمندان می دهد ما را
13. حزین، نظّارۀ گل نوبهاران در گلستانها
14. تسلّی با خیال ارجمندان می دهد ما را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده