غزل شمارۀ 97
1. به فردا وعده داد امروز جان ناشکیبا را
2. که شادی مرگ سازد، وعدۀ فردای او ما را
3. غبار خاطر از آه فلک پیما به شور آمد
4. به رقص آرد سماع گردبادم، کوه و صحرا را
5. صبا می کرد قسمت، گردی از کوی تو در گلشن
6. گل از من بیشتر وا کرد، آغوش تمنّا را
7. رخت بی پرده نتوان دید و شوق یک نظر دارم
8. کجا بردی سرت گردم، نقاب روی زیبا را؟
9. حزین، از ناله های دلخراشم درد می بارد
10. سپارندم به منّت، عندلیبان قفس جا را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده