مثنوی شمارۀ 67 : حکایت
1. شنیدم که سگ سیرتی از گزند
2. خیو بر رخ حق پرستی فکند
3. چو گل برشکفت و غنیمت شناخت
4. مگر شبنمی زیب گلبرگ ساخت
5. کف دست بر روی زیبا رساند
6. خیو را بر اطراف سیما رساند
7. پس آنگه، جبین بر زمین سود، مرد
8. به شکرانۀ مرحمت سجده کرد
9. بگفتا کزین مؤمن آب دهن
10. بود غازۀ روی ایمان من
11. امید من این است روزشمار
12. کزین، آبرو بخشدم کردگار
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده