هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 107

1. به ناز می‌رود و سوی کس نمی‌نگرد

2. هزار آه کشم یک نفس نمی‌نگرد

3. گهی به پس روم و گه سر رهش گیرم

4. ولی چه فایده چون پیش و پس نمی‌نگرد

5. چو غمزه‌اش ره دین زد چه سود نالهٔ جان؟

6. که راهزن به فغان جرس نمی‌نگرد

7. کسی که در هوس روی ماه‌رخساری‌ست

8. در آفتاب ز روی هوس نمی‌نگرد

9. دلم به سینهٔ صد چاک مشکل آید باز

10. که مرغ رفته به سوی قفس نمی‌نگرد

11. خطاست پیش رخش سوی نو خطان دیدن

12. کسی به موسم گل خار و خس نمی‌نگرد

13. گذشت و سوی هلالی ندید و رحم نکرد

14. چه طالع‌ست که هرگز به کس نمی‌نگرد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم کوته نظر در انتظار محشرند
* دیده روشندلان آیینه محشر بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیست ممکن از زبان خوش کسی نقصان کند
* چرب نرمی غوطه در شکر دهد بادام را
شعر کامل
صائب تبریزی
* کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
* بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی