هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 121

1. تا سلسلهٔ زلف تو زنجیر جنون شد

2. وابستگی این دل دیوانه فزون شد

3. شرمنده شد از عکس جمالت مه و خورشید

4. وز عارض گل‌رنگ تو دل غنچهٔ خون شد

5. خون شد دل من دم به دم از فرقت دلبر

6. زان رو ز ره دیدهٔ خون‌بار برون شد

7. آنجا، که صبا را گذری نیست، که گوید

8. حال دل این خسته به دلدار، که چون شد؟

9. هرجند قدت راست هلالی چو الف بود

10. از بار غم دوست به یک بار چو نون شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صد غنچهٔ دل از نفس ما شکفته شد
* هر جا که چون نسیم سحر پا گذاشتیم
شعر کامل
رهی معیری
* آنکه پای از سر نخوت ننهادی بر خاک
* عاقبت خاک شد و خلق به او می‌گذرند
شعر کامل
سعدی
* نشاط جوانی ز پیران مجوی
* که آب روان باز ناید به جوی
شعر کامل
سعدی