هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 200

1. آن که از آب حیات آزرده می‌گردد تنش

2. کی توان دیدن به روز جنگ غرق آهنش؟

3. آن که بر دوشش گرانی می‌کند جیب قبا

4. چون روا دارد کسی بار زره بر گردنش؟

5. خوش نباشد در قبای آهنین آن سیم‌تن

6. ای خوش آن روزی که بینم در ته پیراهنش!

7. آن تن پاک از لطافت هست چون آب حیات

8. غالباً موج همان آب‌ست شکل جوشنش

9. حیف باشد زخم تیر او بر چشم دشمنان

10. چشم زخم دوستان بادا نصیب دشمنش!

11. نعل بر شکل هلالی پای اسبش بوسه زد

12. کاشکی بودی هلالی نیز لعل توسنش!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون کوه و بیابانرا نبات از عودتر باشد
* کنون شاخ درختانرا لباس از پرنیان باشد
شعر کامل
فرخی سیستانی
* گر نثار قدم یار گرامی نکنم
* گوهر جان به چه کار دگرم بازآید
شعر کامل
حافظ
* سرو چون نازد به خوبی در بهارستان ناز
* از سهی سرو نگارستان من یاد آورید
شعر کامل
محتشم کاشانی