هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 206

1. ای کجی آموخته پیوسته از ابروی خویش

2. راستی هم یاد گیر از قامت دل‌جوی خویش

3. کعبهٔ ما کوی توست از کوی خود ما را مران

4. قبلهٔ ما روی تو ما را مران از کوی خویش

5. سر به بالین فراقت هر کسی شب تا به روز

6. ما و غم‌های تو و سر بر سر زانوی خویش

7. شب چو بر خاک درت پهلو نهادم گفت دل

8. من ز پهلوی تو در عیشم، تو از پهلوی خویش

9. چون هلالی را فلک سرگشته می‌دارد چنین

10. بی‌جهت می‌نالد از ماه هلال‌ابروی خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرم تو زهر دهی چون عسل بیاشامم
* به شرط آن که به دست رقیب نسپاری
شعر کامل
سعدی
* ای باد خوش که از چمن عشق می‌رسی
* بر من گذر که بوی گلستانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* بامداد آن لعبت خوش لب ز بهر بوی خوش
* چون گلاب پارسی بر زلف مشک‌آگین زند
شعر کامل
امیر معزی