هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 82

1. دل به امید کرم دادم و دیدم ستمت

2. چه ستم‌ها که ندیم به امید کرمت

3. دارم آن سر که به خاک قدمت سر بنهم

4. غیر از اینم هوسی نیست، به خاک قدمت

5. تویی آن پادشه مملکت حسن، که نیست

6. حشمت و خیل بتان درخور خیل و حشمت

7. لطف تو کم ز کم و جور تو بیش از بیش‌ست

8. می‌کنم شکر و ندارم گله از بیش و کمت

9. عاشق دل‌شده را موج غم از سر بگذشت

10. دست او گیر که افتاده به دریای غمت

11. رقم از مشک زدی بر ختن ای کاتب صنع

12. آفرین بر تو و بر خامهٔ مشکین‌رقمت!

13. دفتر شرح غمت رفت هلالی همه جا

14. گر چه صد ره ببریدیم زبان قلمت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی
* بدی را بدی سهل باشد جزا
* اگر مردی احسن الی من اسا
شعر کامل
سعدی
* ما را به بخت شور خود ای دوست واگذار
* بادام تلخ در خور آغوش قند نیست
شعر کامل
صائب تبریزی