غزل شمارۀ 1068
1. نام آن ماه ندانم زکه نامش پرسم
2. در دلم ساخت مقام از که مقامش پرسم
3. صد سخن بر سرِ راهش کنم اندیشه ولی
4. چون رسد هیچ ندانم ز کدامش پرسم
5. از گِلم ساز یکی مرغ خدا را که پرم
6. سوی مرغان و رَهِ گوشۀ بامش پرسم
7. می برد پرسش و پیغام منش پیک صبا
8. ای خوش آن روز که بی پیک و پیامش پرسم
9. هرگز آن سرو چو سویم نخرامید به لطف
10. روم از سرو چمن لطف خرامش پرسم
11. ره بدان دانۀ خال ار نبرم کاش دهد
12. دست کز حال دل مانده به دامش پرسم
13. کند آغاز سخن زآن لب میگون جامی
14. منِ مخمور چو وصف می و جامش پرسم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده