غزل شمارۀ 1175
1. به روز وصل پیاپی نمای دیدارم
2. که تا ذخیرۀ ایّام هجر بردارم
3. اگر نظارۀ روی توام شود روزی
4. هزار شب به خیال رُخت به روز آرم
5. چو عقدِ رشتۀ دندان به خنده بگشایی
6. سزد که سلک گهر را به هیچ نشمارم
7. بر آسمان مه و خور، بر زمین گل و لاله
8. نگاه می کنم و روی تست پندارم
9. مگو که چند دهی دردِ سر مرا جامی
10. خدای را که بکن یک کرشمه در کارم
11. که تا گرانیِ تن ز آستان تو ببرم
12. متاع جان به سگان درِ تو بسپارم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده