جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1186

1. هر کس که بیند آن لعل خندان

2. انگشتِ حیرت گیرد به دندان

3. با سروِ قدت لافِ بلندی

4. از سر نهاده بالابلندان

5. راهِ غمت را با آن درازی

6. پیموده صد پی مشکین کمندان

7. جعد بنفشه در باغ بی تو

8. صاحب دلان را بندست و زندان

9. هرگز نباشد مه نيمۀ تو

10. گر خود به خوبی گردد دو چندان

11. درد دل من دانی ولیکن

12. رحمی نداری بر دردمندان

13. جامی پسندد صد رنج با خود

14. جز رنج صحبت با خود پسندان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل ار چه شگرف کدخداییست
* بی خوان تو آب و نان ندارد
شعر کامل
مولوی
* قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش
* ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد
شعر کامل
حافظ
* نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
* که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
شعر کامل
صائب تبریزی