غزل شمارۀ 122
1. تانمودی لب و چَهِ غبغب
2. دل من در چَه است و جان بر لب
3. شبِ من روز کن ز طلعت خویش
4. ای شده روز من ز زلف تو شب
5. پیش تو آفتاب ناپیداست
6. روز روشن نهان بود کوکب
7. رنجه شد خاطرت زيارب من
8. من دل خسته چون کنم يارب
9. پیش لعل لب تو بر لب جام
10. لب نهم بین کمال حُسن طلب
11. فال نیکو بدید هر که بدید
12. همچو مصحف رخ تو در مکتب
13. کلک جامی کشید خوان سخن
14. زد صریرش صَلای من يرغب
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده