جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1242

1. من و فکر تو چه بینم به جمال دگران

2. هم خیال تو مرا به که وصال دگران

3. غیرتم بر تو چنانست که گر دست دهد

4. نگذارم که درآیی به خیال دگران

5. به محالات رقیبان چه نهى سمع قبول

6. حالِ ما گوش کنی به که محال دگران

7. روز و شب تشنه جگر خاک درت بوسه زنم

8. من که لب تر نکنم ز آبِ زلال دگران

9. هرچه جز دوست برون می کنم از خلوت دل

10. کی بود در حرم شاه مجال دگران

11. می برد نامۀ او هدهد و ما دور، دریغ

12. که پریدن نتوانیم به بال دگران

13. حال جامی ز غمت زار و تو از سنگدلی

14. می گشایی نظر لطف به حال دگران


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاقبت این خانه ها ماتم سرایی می شود
* زعفران گر جای برگ کاه در گل می کنی
شعر کامل
صائب تبریزی
* آمده‌ام بدین جهان تا که ز نی شکر برم
* نامده‌ام که از شکر قصه برم خبر برم
شعر کامل
فیض کاشانی
* خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم
* به فکر صید دگر باشد و شکار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی