غزل شمارۀ 1327
1. ای ز ابروانت متصل عشّاق را محراب دو
2. با غمزه و چشم تو دل قربان یکی قصّاب دو
3. مقصود ما زان ابروان باشد سجود روی او
4. قبله نباشد جز یکی گرچه بود محراب دو
5. بگشای برقع زان دو رخ تا چشم انجم بر زمین
6. بیند به عکس آسمان خورشید عالم تاب دو
7. تنها یکی تن چون کشم از تو عنان دل چنین
8. کز زلف مشکین سوی او افگنده ای قلّاب دو
9. در گلستانِ حُسن از آن، بالا و رخسار و جبین
10. یک شاخ نازک بین کزو رُسته گل سیراب دو
11. جانم فدای ساقیی کاندم که نوشم جام می
12. نقل از دهان و لب دهد پسته یکی عنّاب دو
13. شد هوش جامی زان دو لب مستی بلی زود آورد
14. بزمی که شد گردان درو جام شرابِ ناب دو
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده