غزل شمارۀ 1363
1. اشکی که ترا بر گل رخسار دویده
2. باران بهار است که بر لاله چکیده
3. اشکی که رسیدست به روی تو چگويم
4. کز اشک به روی من مسکین چه رسیده
5. اشک است به روی تو نه عکسی ست ز اشکم
6. کش دیده در آئینۀ رخسار تو دیده
7. از چشم و رخت اشک به هر جا که فتاده
8. گلبرگ تر و لالۀ سیراب دمیده
9. اشک تو میان مژه دُرهاست که مردم
10. از بهر بناگوش تو در رشته کشیده
11. دُر سفت به وصف گهر اشک تو جامی
12. زینسان سخن پاک و روان کس نشنیده
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده