جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1444

1. بازم طفیلِ خیلِ سگان نام برده ای

2. ای من سگ تو گرچه به ناکام برده ای

3. نگشاده دست بهر دعای تو من هنوز

4. بی موجبی چه دست به دشنام برده ای

5. می ران سمند ناز که در سر کشی گرو

6. از خنگِ چرخ و توسن ایّام برده ای

7. خود ساز پست قدر رقیبان که نیست کس

8. کآرد فرو خری که تو بر بام برده ای

9. در لطف تن که هست دو ساعد بر آن گواه

10. دست از سمن بر آن گلِ اندام برده ای

11. ره داده ای به باغ جمالت نسیم را

12. از جعد خویش و جان من آرام برده ای

13. جامی سپاس لعل لبش گو که عمرها

14. فیض کرم ز رشحۀ آن جام برده ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
* رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
* چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
شعر کامل
حافظ
* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی