جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1447

1. رخ برافروخته ای ماهِ منوّر شده ای

2. قد برافراخته ای رشکِ صنوبر شده ای

3. در نکویی رخ تو روز به روز افزونست

4. دی نکو بودی و امروز نکوتر شده ای

5. نیست حدّ بشر این حسن لطافت که تراست

6. روح قدسی که بدین شکل مصوّر شده ای

7. خوی تو با همه عشّاق وفا و کرم است

8. در حق ما چه جفاگوی و ستمگر شده ای

9. پیش بالای تو بستند همه سرو قدان

10. جای آن دارد اگر بر همه سرور شده ای

11. اندکی سایه فکن بر سرم ای دولت وصل

12. که پس از محنت بسیار میسّر شده ای

13. جامی از حرف ریا پاک بشو لوحِ ضمیر

14. دو سه روزی که حریف می و ساغر شده ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی
* در گلستانی که آن سرو میان باریک هست
* سرو را در دیده باریک بین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
* وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
شعر کامل
حافظ