جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 147

1. عشقت که بُوَد کعبۀ ارباب سلامت

2. ریگ حرمش نیست بجز سنگ ملامت

3. شهری که نه جای تو درو خانه نگیرم

4. در بادیه کس را نشود عزم اقامت

5. ذوقی رسد از نامۀ تو روز فراقم

6. گرنامۀ طاعت نرسد روز قیامت

7. از آتش دل سر به فلک برده علم بین

8. بر خاک شهید غمت اینست علامت

9. ناجسته دهد پیر مغان باده به رندان

10. با معتقدان می کند اظهار کرامت

11. گر وقت نمازی گذری سوی مؤذن

12. قد قامت او پست شود زین قد و قامت

13. هر نقش که جامی نه به سودای خطت بست

14. شست آن همه چشم ترش از اشک ندامت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای بی نشان محض نشان از که جویمت
* گم گشت در تو هر دو جهان از که جویمت
شعر کامل
عطار
* خداوند خرمن زیان می‌کند
* که بر خوشه چین سرگران می‌کند
شعر کامل
سعدی
* مکن شتاب به رفتن که می رود جانم
* اگرچه عمری و نبود عجب شتاب از تو
شعر کامل
جامی