جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 151

1. پیش از آن دم که دهم جان من بی دل ز غمت

2. قدمی نه که شوم خاک به زیر قدمت

3. رحمتی کن که من تشنه جگر می میرم

4. چشم بر رشحۀ آبی زسَحاب کَرَمت

5. خوش بر آن رَخش که در جلوه گه حشمت و ناز

6. پادشاهی تو و خوبان همه خیل و حَشَمَت

7. چون شوم پیش تو مَحرم من محروم که نیست

8. باد را زَهرۀ احرام حریم حَرَمَت

9. هرچه خواهی بکن ای دوست که من می یابم

10. لذّت چاشنی لطف و کَرَم از ستمت

11. نامۀ رحمت جاوید من این بس که مرا

12. دو سه حرفی رسد از خامۀ مشکین رقمت

13. رقمی می کشی از حال دل خود جامی

14. جای آن دارد اگر خون بچکد از قلمت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسم ترنجست که در روزگار
* پیش دهد میوه پس آرد بهار
شعر کامل
نظامی
* کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
* عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
شعر کامل
حافظ
* نفس سوخته لاله خطی آورده است
* از دل خاک، که آرام در آنجا هم نیست
شعر کامل
صائب تبریزی