غزل شمارۀ 1516
1. ز چشمت چشم آن دارم که گاهی
2. کند سوی گرفتاران نگاهی
3. فروغ روی تو از یاد من بُرد
4. که وقتی آفتابی بود و ماهی
5. فرو ماند از قدت در بوستان سرو
6. به طوبا کی رسد شاخ گیاهی
7. بجز روی تو گردیدست چشمم
8. نمی بینم ازین افزون گناهی
9. اگر بپذیری اینک می فرستم
10. ز آبِ دیده سویت عذرخواهی
11. گواه آهِ سردم صبحدم بس
12. که دید از صبح صادق تر گواهی
13. ندانم در دل جامی چه سوزست
14. که آهی می کشد باز و چه آهی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده