غزل شمارۀ 1575
1. از صومعه آن به که به میخانه بری پی
2. جاوید نهی پشت فراغت به خُمی می
3. پوشیده قدح نوشی و هرگز نخروشی
4. کز کی بود آیین قدح نوشی و تاکی
5. اینجا نبود از کی و تا کی قدح آشام
6. چندان که شود اول و آخر ز میان طی
7. یک لحظه فرو داشت کن ای مطرب مجلس
8. کز دایره ام برد برون زمزمۀ نی
9. هر نغمه ات از نی که رود سوى عدم باز
10. بیم است که جانم برود در عقب وی
11. از چلّه کجا گرم شود صوفی خودبین
12. چون چلّۀ وی سرد ترست از چلۀ دی
13. گر زنده دلی رو به درِ میکده جامی
14. چون بهر صبوحی شنوی نعرۀ یا حی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده