غزل شمارۀ 162
1. عاشقِ تو شهید تیغ بلاست
2. سرِ کوی تو روضة الشهداست
3. جان پاکان نثار مقدم تست
4. در رهت جان پاک خاک بهاست
5. هست ار نیست گفت و گوی محال
6. آن دهان هست لیک نیست نماست
7. به میانت که سرّ غیب آمد
8. نیست دانا کسی خدا داناست
9. بی تو عشّاق را وجودی نیست
10. ذرّه بی آفتاب ناپیداست
11. عاشق تو به کس نگیرد انس
12. در میان هزار کس تنهاست
13. نظم جامی ز شوق سروِ قدت
14. وحی نازل زعالمِ بالاست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده